Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-03@23:56:52 GMT

مراغه شهر گنبد‌های تاریخی در ایران

تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۷۵۷۸۱

مراغه شهر گنبد‌های تاریخی در ایران

گنبد سرخ، برج مدور، گنبد کبود و غفاریه هرکدام به نوبه خود شاهکار معماری در این است.

گنبد‌های تاریخی مراغه در فاصله زمانی ۲۰۰ سال و در زمان سلجوقیان و ایلخانیان در این شهر بنا شده است.

کاوش‌های باستانشناسی نشان میدهد که این شهر هفت گنبد تاریخی داشته که از این تعداد چهار گنبد پا برجا است.

معماری سبک آذری سال ۵۴۲ هجری قمری ودر دوره سلجوقیان برای اولین بار در گنبد سرخ مراغه اجرا شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تزئین بنای آجری با کاشی فیروزه‌ای ۸۵۰ سال پیش در دیگر بنا‌های مراغه شامل برج مدور و گنبد کبود به اوج خود رسیده است.

با استقرار هلاکوخان در مراغه معماری آذری با نام «سبک مغولی» به مسجد کبود تبریز، گنبد سلطانیه و سپس به سراسر ایران و خارج ایران رفت و روز به روز درخشان‌تر شد.

گنبد‌های تاریخی مراغه شامل گنبد سرخ، کبود، مدور، غفاریه از زیباترین بنا‌های دوره سلجوقی و ایلخانی به شیوه معماری آذری با گذشت سالیان بسیارهمچنان استوار و پابرجا ایستاده اند.

این گنبد‌ها از نظر معماری، تزئینات آجر و کاشی از گنبد‌های بی نظیر در ایران هستند.

مراغه هفت گنبد تاریخی داشته که ۳ مورد از آن‌ها از جمله گوی برخ در صد سال گذشته تخریب شده است.

به گفته کارشناسان نظامی گنجوی کتاب هفت پیکر را به خاطر گنبد‌های مراغه به حاکم وقت این شهر تقدیم کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان شرقی تبریز

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: میراث فرهنگی و گردشگری گردشگری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۵۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز

در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است.

به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از «مست عشق»، فیلم محبوب این روزهای سینما نوشت:  از دشوارترین کارها در عرصه هنر، تبدیل زندگی و شخصیت چهره‌های محبوب، مرجع و خاطره ساز تاریخی به آثار و تولیدات نمایشی است. رفتن سراغ تولیداتی از این جنس،‌ راه رفتن بر لبه تیغ است؛ می تواند به راحتی در ورطه ابتذال یا اغراق بغلتد و سیمای تاریخی آن شخصیت را مخدوش کند. در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به‌این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است. هنرمندان اندکی هستند که به چنین کار خطیر و مسولانه‌ای تن بدهند؛‌ و هنرمندان اندک تر و کم شمارتری هستند که‌این خطرپذیری را با خلاقیت و نوآوری همراه کنند، به نحوی که نه درخشش سیمای آن مشاهیر مخدوش شود و نه ذهنیت جمعی مردم از آن افراد شاخص لطمه ببیند. برای فرهنگ ایران،‌ مولانا جلال الدین بلخی از این افرا است. به‌این اعتبار،‌ انتخاب او به عنوان سوژه اثر هنری،‌ انتخابی خطیر و دشوار است.

از سوی دیگر،‌همیشه هنرمندانی وجود داشته اند که توان و تخصص و تمایل حرفه‌ای شان،‌ بازسازی هنری رخدادها یا چهره‌های تاریخی است. برای این هنرمندان، تاریخ چیزی به سرآمده و به پایان رسیده نیست بلکه می توان سراغش رفت و با قرائتی امروزین، آن را بازسازی و بازآفرینی کرد. حسن فتحی، به عنوان فیلمسازی ایرانی از کسانی است که به چنین بازسازی های تاریخی – هنری علاقه‌ای ویژه و خاص دارد. در کارنامه هنری او، نگاه به اشخاص، رخدادها و جریان های تاریخی، جایگاهی ویژه دارد. او در «شب دهم» روایتی دراماتیک از واقعه عاشورا به دست می دهد و با استفاده از نشانه‌ها و استعاره‌های  ایرانی،‌ درکی نوستالژیک و ملی از یک رخداد تاریخی و دینی عرضه می کند. در سریال مدار صفر درجه از تاریخ معاصر ایران، روایتی ملی می سازد و با بهره گیری درست از مولفه‌های رمانتیک، نمایشی اثرگذار و مخاطب پسند و باورپذیر از مبارزات استقلال طلبانه مردم ایران عرضه می کند. «پهلوانان هرگز نمی میرند»، «جیران»، «میوه ممنوعه» نیز همگی در این نکته مشترکند که فیلمساز، عناصر تاریخی و هویتی را در ساختاری رمانتیک و حرفه‌ای بازسازی و بازآفرینی می کند.

مست عشق،‌  جدیدترین ساخته سینمایی حسن فتحی، روی همین خط سیر هنری و براساس همین بنیان نظری ساخته شده است. او در این اثر سینمایی، سراغ مولانا ، یا به تعبیر درست تر سراغ توصیف رابطه مولانا و شمس در خلال سال های ۶۴۲ تا ۶۴۵ هجری قمری می رود. این ۳ سال، به اعتبار آنکهکی از مرموزترین و جذاب ترین ملاقات های تاریخی در آن رخ داده و نتایجی بی نهایت شگفت در پی داشته از مهم ترین مقاطع در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران به حساب می آید.

 مردم ایران، به درجات مختلف از دیدار معمایی و تاریخ ساز این دو شخصیت عظیم کمابیش خبر دارند و از اهمیت و تعیین کنندگی اش مطلع اند. حتی کسانی که تاکنون آثار منثور و منظوم مولانا و شمس را نخوانده اند از این دیدار مرموز و از این مقطع ۳ ساله زندگی مولانا چیزهایی شنیده اند. فیلم حسن فتحی، همین برش کوتاه را از زندگی مولانا و شمس برمی گزیند و با پرداختی رمانتیک و دراماتیک، آن را به اثری دیدنی تبدیل می کند. مست عشق به اعتبار اینکه موضوعی تا این اندازه مخاطب پسند و کنجکاوی برانگیز را دستمایه تولید قرار داده اثری جسورانه و هوشمندانه است.

اما این همه ماجرا نیست. فتحی ترجیح داده کار را در اقلیم سینمایی ترکیه تولید کند و در رده آثار مشترک سینمایی تعریف کند. لوکیشن های بومی قونیه به همراه ظرفیت های فنی و هنری سینمای ترکیه در بازآفرینی تاریخ دوره سلجوقی ، امکان های زیادی در اختیار فیلمساز قرار داده تا ساختاری باورپذیر و دیدنی به فیلمش بدهد. این نکته تا آنجاست که طبق نظر برخی از منتقدان، ‌قدرت بازیگری بازیگران ترکیه‌ای مست عشق به مراتب از سطح هنرنمایی بازیگران ایرانی این فیلم، بالاتر به نظر می رسد.

مهم ترین نکته در مست عشق، غیر از این موارد فنی، نحوه بازنمایی ملاقات تاریخی شمس و مولاناست. دیدار این دو چهره ماندگار فرهنگی ایران، آنقدر مهم و اثرگذار بوده است که در تمام تاریخ بشریت، شاید نمونه‌هایی به تعداد انگشتان یک دست داشته باشد. این ملاقات ، عالی ترین مصداق و نمونه از یک دیدار کیمیاگرانه و تحول بخش دانسته شده، به نحوی که از یک فقیه و دانشمند معمول و متعارف،‌ عارف و شاعری حکیم و شوریده ساخت و او را در فهرست مفاخر تاریخ بشری جای داد. سئوال این است که آیا «مست عشق» توانسته است چنین دیدار ناب و بی مانندی را به خوبی بازنمایی کند؟ آیا عظمت و ابهت مولانا و شمس، و نیز اهمیت ملاقات بی بدیل این دو سیمای تابناک، در این اثر بازتابی شایسته یافته است؟

 به نظر می رسد فتحی در این مقصود،‌ با تمام خلاقیت ها و نازک اندیشی هایش، آنگونه که انتظار می رفت توفیق نداشته است. دیدار این دو شخصیت تاریخ ساز،چیزی بیش از یک ملاقات، ‌ولو ملاقات مهم، از آب درنیامده است، و نشانی از یک دیدار یکّه و بی بدیل در آن نیست. برخورد شمس و مولانا، داستان طلاشدن مس در یک فرایند مرموز انسانی است. بیننده انتظار دارد چنین تحولی را ملموس تر از اینکه هست در فیلم ببیند. مخاطب، آنچه از گفت و گوی این دو چهره در خلوت می بیند مباحثاتی است که هر روز در مجامع و محافل علمی سنتی و مدرن جریان دارد. هرروز صدها حلقه از این نشست های علمی میان دانشمندان شکل می گرفته اما هیچ کدام به نتیجه‌ای منتج نشد که دیدار شمس و مولانا منتج شد. کم نیستند مولوی پژوهانی که معتقدند جنس این دیدار،‌اساسا از جنس مواجهات علمی و مدرسی نبوده و آنِ دیگری داشته است. به تصویر کشیدن باورپذیر این دگردیسی،‌ ناکامی بزرگ حسن فتحی در مست عشق است.

این نقیصه را بازی انتقادبرانگیز شهاب حسینی (در نقش شمس)‌ و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) دوچندان کرده است. نه مولانای قبل از دیدار با شمس،‌ خوب از آب درآمده است و نه مولانای بعد از دیدار. فرق پیروزفر قبل از ملاقات با شهاب حسینی و بعد از ملاقات با او چندان زیاد نیست. نه مولانای فقیه و دانشمند،‌ به درستی در فیلم بازنمایی شده و نه مولانای شوریده و شاعر. از سوی دیگر، تصویری که شهاب حسینی از شمس عرضه می کند تصویری نامنسجم و پریشان است. بخشی از این شخصیت پردازی های ضعیف،‌ به خاطر ضعف فیلمنامه فتحی - توحیدی است و بخش مهم دیگری از آن، به خاطر ناکامی حسینی – پیروزفر در ایفای نقش.

علاوه بر این،‌ زبان انتخابی نویسندگان فیلمنامه نیز زبانی هویت دار و استخوان دار نیست. گاهی به زبان امروزین نزدیک است و گاهی به شدت کهن و باستانی می شود و در مجموع، از ساخت زبانی مستحکم و اثرگذاری که فتحی در شب دهم، میوه ممنوعه و سایر آثارش به استخدام گرفته بود در مست عشق خبری نیست.

البته فیلمساز در استفاده از سبک روایی «تداعی در تداعی» به خوبی عمل کرده و احتمالا با الهام گیری از روش کار خود مولانا در روایت گری مثنوی، جابجایی های جالب و جذاب زمانی را در فیلم گنجانده که کشش اثر را برای مخاطب بیشتر می کند. علاوه بر این، پیوند دادن خشونت و عشق در نمونه سردار سلجوقی و مریم، دختر مسیحی، به خوبی در خدمت خط روایی داستان است و جذابیت از دست رفته دیدار مولانا و شمس را تاحدی جبران می کند. شروع فیلم با صحنه‌هایی خوش ساخت از جنگ های خونبار مغولی است. این آغاز شکوهمند، ضرباهنگ فیلم را بالا می برد و بیننده را از همان ابتدا در برابر یک اثر خوش ساخت منتظر می گذارد. موسیقی روان فیلم هم تماشاگر را در فضایی صوفیانه و شرقی قرار می دهد و در پایان اثر، صدای لطیف علیرضا قربانی،‌ خاطره فیلم را در ذهن هر مخاطبی ماندگار می کند. به‌این ترتیب ، «مست عشق» با یک شروع غافلگیرانه و یک پایان شکوهمند،‌ در خیال بیننده جای می گیرد.

 «مست عشق» به رغم تمام فراز و فرودهایش اثری دیدنی و توصیه کردنی است. این اثر شریف، مسیری تازه را در سینمای ایران باز می کند و می تواند حلقه مهمی برای زنجیره آثاری باشد که فیلمسازان جوان و خلاق ایرانی با الهام گیری از آن، رخدادها و شخصیت های تاریخی را دراماتیک و دیدنی کنند.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • (تصاویر) روستای تاریخی فهرج؛ گنجینه‌ای از جلال و شکوه ایران
  • مسجد کبود تبریز؛ معماری زیبا و تاریخی ایران
  • کاریکاتور/ خلیج فارس بخشی‌ از هویت تاریخی و فرهنگی ایران
  • حوزه انتخابیه گنبد کاووس
  • استفاده از «گنبد بیزانسی» در ساخت‌وساز شهر قم ممنوع است
  • سفر یک روزه طلاب خراسان جنوبی به بافت تاریخی خوسف/شکوه معماری
  • سفره یک روزه طلاب خراسان جنوبی به بافت تاریخی خوسف/شکوه معماری
  • طرح تو طرح در رویداد طرحی نو، مسابقات معماری در ایران را به بوته‌ی نقد گذاشت
  • آسیب شناسی معماری تنظیم‌گری رسانه در ایران
  • رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز